در این قسمت از وبسایت رمان سیتی در خدمت شما همراهان عزیز هستیم با رمان ” دانلود رمان بهار رسوایی ” یک داستان پر از عشق، هیجان و اتفاقات غیرمنتظره. این رمان در ژانر عاشقانه و هیجانانگیز قرار دارد و شما را به دنیای پر از احساسات پیچیده و لحظات تنشزا میبرد. اگر به دنبال داستانی هستید که قلبتان را به آتش بکشد و شما را تا آخرین صفحه میخکوب کند، این رمان برای شماست.
خلاصهای از دانلود رمان بهار رسوایی :
رمان بهار رسوایی داستان دختری به نام بهار را روایت میکند؛ دختری ساده، سنتی و وابسته به خانواده، که در آستانهی ازدواج با پسرعموی مورد تأیید خانوادهاش است. اما سرنوشت مسیر دیگری برایش رقم میزند؛ عمران، مردی تلخکام و زخمخورده از گذشته، وارد زندگی او میشود. عمران، که از برادر بهار کینهای قدیمی به دل دارد، تصمیم میگیرد برای انتقام، زندگی خواهرش را نشانه بگیرد.
با توطئهای برنامهریزیشده، عمران کاری میکند که بهار ناخواسته مجبور به ازدواج با او شود. اما چیزی که قرار بود بازی انتقام باشد، به مرور با احساسات پیچیده و تغییراتی عمیق همراه میشود. عمران، درگیر تضاد میان نفرت قدیمی و احساس تازهای میشود که نسبت به بهار پیدا کرده، و بهار نیز میان اجبار، ترس و عشقی ناخواسته گرفتار میشود.
توضیح کوتاه درباره جذابیتهای رمان:
رمان در بستر روابط خانوادگی سنتی، تعصب، قدرت، و تحول تدریجی شخصیتها شکل میگیرد. کشمکش درونی میان گذشته و حال، و جدال میان عشق و انتقام، خط اصلی داستان را پیش میبرد.
قسمتی از جاهای جذاب رمان:
ساعت از نه شب گذشته بود و بهار هی دور اتاق میچرخید. دلش مثل سیر و سرکه میجوشید. خبری از بهزاد و بهنام نبود. با هر صدای در، از جا میپرید. بالاخره صدای در اومد و بهزاد با یه قیافهی اخمو وارد خونه شد. سرش پایین بود و اصلاً به بهار نگاه نکرد.
بهار با صدای آرومی گفت:
– داداش؟ خوبی؟ چرا دیر کردین؟
بهزاد بدون اینکه حتی نگاش کنه، نشست و کفشاشو درآورد. بهار حس کرد یه چیزی شده. سکوت سنگینی کل خونه رو گرفته بود. رفت جلوتر و دوباره پرسید:
– کسی چیزی گفته؟ چیزی شده؟
بهزاد سرش رو بلند کرد و با اخم گفت:
– امروز کسی زنگ زد خونه؟
بهار تپش قلب گرفت. لباش خشکش زده بود.
– آره… یعنی… یه پسره زنگ زد، ولی…
هنوز حرفش تموم نشده بود که نگاه تیز و سنگین بهزاد روش قفل شد. لال شد. پاشو گذاشت عقب و یواشکی پشت خان جون پناه گرفت. دلش نمیخواست دوباره دعوا بشه. بهنام یه نگاه معنیدار بهش انداخت، انگار میخواست بگه: «خودتو جمع کن دختر، این روزا حوصلهاش رو نداره!» ……. [ جهت مطالعه ادامه رمان و دانلود فایل کامل لطفا آنرا خریداری نمایید ]
توضیحات فنی رمان:
نام رمان: [ بهار رسوایی ]
ژانر: [ عاشقانه، هیجانانگیز، اجتماعی ]
تعداد صفحات: [ ۱۵۸۲۲ ]
زبان: [ فارسی ]
منتشر کننده: [ رمان سیتی ]
فرمت: [ فایل PDF ]
قیمت: [ ۲۹۰۰۰ ]
پیشنهاد ویژه برای خریداران این رمان:
یه سورپرایز خاص هم داخل فایل دانلود منتظرته. فقط به خریدارا نشون داده میشه
دانلود کن و خودت کشفش کن…
محصولات مرتبطی که شاید خوشت بیاد:
اگر نویسنده یا ناشر این رمان هستید و درخواست حذف دارید، از طریق دکمه مقابل اطلاع دهید.
ارسال درخواستراهنمای خرید
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
دستهبندی رمانها Categories
رمان منتخب توسط کاربران

جزئیات فایل
تاریخ انتشار : 24 اردیبهشت 1404بروز رسانی : ۱۲ مرداد ۱۴۰۴
حجم فایل : 20 مگابایت
فرمت : pdf
فایل راهنما : ندارد
ارسال توسط: Romancity